خوشبختانه عرف و «فرهنگ» از اون دست چیزهایین که پیوسته دستخوش تغییر و ارتقاء قرار میگیرن، البته در جوامع حسابی.
به همین دلیل مفاهیمی مثل «زن خوب» هم تو شصتسال گذشته به شکل اساسی تغییر کرده، چون جوامع پیشرفته از کلیشههای مردسالارانه دارن تهی میشن.
«راهنمای تبدیل شدن به یک همسر خوب» مقاله پرطرفدار و محبوبی بود که سال پنجاهوپنج میلادی منتشر شد و حاوی دستورالعملهایی دقیق برای خانومهایی بود که دوست داشتن همسر نمونه باشن.
یه چیزی تو مایههای «خانومهای قری» شصت سال پیش.
بیایید بعضی از این بندهای این راهنما رو که سال 1955 میلادی منتشر کردن بخونیم:
یک_ شام همیشه حاضر باشه، حتی اگه لازمه از شب قبل برای شام برنامهریزی کن تا موقعی که همسرت از سر کار برمیگرده، یه غذای خوشمزه و عالی براش آماده باشه.
دو_ خودت رو آماده کن. یه ربع قبل از اومدنش دست از کار بکش و استراحت کن تا وقتی از راه میرسه کاملا سرحال باشی.
سه_ شیطون و لوند باش. شاید روز خستهکننده شوهرت احتیاج به یه شور و هیجان داشته باشه، تمام تلاشت رو بکن که اون شور و هیجان تو باشی.
چهار_ تو ماههای سرد سال بساط بخاری حتما ردیف باشه که وقتی شوهرت از دل سرما برگشت خونه، انگار وارد بهشتی از استراحت و اطاعت شده باشه
پنج_ از دیدنش خوشحال باش! سعی کن شادیت صادقانه باشه تا رضایتش رو جلب کنی (خدا شاهده عین متن رو ترجمه کردم!)
شش_ شنونده باش. درسته ممکنه چندتا حرف مهم داشته باشی که بهش بزنی، ولی لحظهای که از سر کار میاد خونه وقتش نیست.تو ساکت باش فقط.
هفت_ بذار عصرها مال شوهرت باشه. هرگز در مورد اینکه دیر اومده یا بدون تو واسه شام یا تفریحات دیگه رفته نق نزن!
هشت_ هدف اصلی تو: تبدیل کردن خونه به محیطی سرشار از آرامش، اطاعت و آسایش که شوهرت بتونه توش به لحاظ روحی و جسمی شارژ بشه.
نه_ با غر و شکایت ازش استقبال نکن. بالشش رو آماده کن و حتی برای درآوردن کفشهاش داوطلب شو. حتی اگه شب نیومد خونه بهش غر نزن.
ده_ در مورد اعمالش ازش سوال نکن و صداقتش رو زیر سوال نبر.
یازده_ یه زن خوب همیشه جایگاه و حد خودش رو میدونه.
بله! آمریکا و اروپا از این مزخرفات گذشتن و ما وهمسایههای ما، همچنان در همین دستورالعملها دستوپا میزنیم.
درباره این سایت